دیکشنری
داستان آبیدیک
top fed
فارسی
1
محیط زیست و منابع طبیعی
::
تغذیه از بالا
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TOP BILLING
TOP BLOWING
TOP BOOT
TOP BRASS
TOP COAT
TOP DEAD CENTRE FIRING
TOP DESIGNERS
TOP DOG
TOP DOG BOTTOM DOG
TOP DOLLAR
TOP DOWN
TOP DOWN APPROACH
TOP DOWN FORECASTING
TOP DRAWER
TOP DRESS
TOP FED
TOP FLIGHT
TOP FLIGHT TRAINING PROGRAM
TOP HAT
TOP HEAVY
TOP HOLE
TOP K INFLUENTIAL USERS
TOP K RECOMMENDATION
TOP LAND
TOP LEVEL
TOP LEVEL CONTEXT DIAGRAM
TOP LIFT
TOP MAIN VALVE
TOP MANAGEMENT
TOP MILK
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید